۷۴ جسد مجهولالهویه
چنین خبری، اگر حقیقت داشته باشد، یک فاجعه اخلاقی و سیاسی بسیار بزرگ است: ۷۴ جسد مجهولالهویه که گفته میشود در کف خشک سد کرج پیدا شدهاند، با دست و پای بسته، در فرش، موکت یا پلاستیک پیچیده شدهاند. این تصویر، نهفقط هراسانگیز است، بلکه نشانگر احتمالی از سرکوب وحشیانه مخالفان یا افرادی است که صدایشان را بلند کردهاند.
اگر این ادعا درست باشد، معنایش این است که رژیم، اعدامهای پنهانی را به سطحی رسانده که حکم جنایت سازمانیافته را دارد – آدمهایی که به زور و خشونت از بین رفتهاند، سپس در مکانی رها شدهاند تا در بیخبری دفن شوند، و حالا با خشکی سد، فاجعه بارتر دیده میشوند. اینگونه اقدامات، نشانهای از ترس حاکمیت نسبت به افشای جنایاتش است؛ ترسی که باعث میشود قاتلان، اجساد را به مکانهایی ببرند که «کشف» نشوند، اما حالا خشکسالی و کمآبی، رازهای تلخ را رو میکند.
از سوی دیگر، مسئولان بالاتر – استانداری البرز، شرکت آب منطقهای – به شدت این خبر را تکذیب کردهاند و میگویند هیچ جسدی کشف نشده است. آنها حتی تشکیل پرونده قضایی دادهاند علیه کسانی که این خبر را منتشر کردهاند. پزشکی قانونی استان البرز هم اعلام کرده که در هفتههای اخیر پروندهای در مورد دریافت اجساد از سد نداشته است.
این وضعیت دو مسئله بزرگ را مطرح میکند:
-
اعتماد عمومی به رسانهها و نهادهای حکومتی: وقتی چنین خبری منتشر میشود و فوراً تکذیب میگردد، مردم نمیدانند حرف چه کسی را باور کنند. آیا رسانهها اطلاعات درست دارند یا شایعهپراکنی است؟ آیا تکذیب رسمی برای آرامسازی افکار عمومی است یا حقیقتاً خبری در کار نبوده؟
-
بیعدالتی و پنهانکاری ساختاری: حتی اگر شایعه باشد، اشاره به «اجساد با دست و پای بسته» خاطره تلخ سرکوب معترضان را زنده میکند. تجربه تاریخی سرکوب در اعتراضات مختلف (مثل اعتراضات آبان) وجود دارد، و بسیاری از مفقودان آن زمان هنوز مجهولاند.
اگر بخواهیم مثل یک ملت بیدار یا فعال اجتماعی تند بنویسیم، میشود گفت: «این ماجرا، یا قصهای زشت برای ترساندن مردم و دستکاری افکار عمومی است، یا یک فاجعه حقوق بشری: قتلهای بدون محاکمه، دفن مخفی و اکنون رو شدن اجساد با خشکی سد. در هر حالت، این اتفاق صدای عدالتخواهی را بلندتر میکند؛ باید پرسید چه کسانی این مرگها را رقم زدهاند، و چرا نمیگذارند حقیقت آشکار شود.»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر