۶۵ درصد دانشآموزان مدارس غیردولتی از خانوارهای کمدرآمد و کارمند
دانشآموزان کمدرآمد در مدارس غیردولتی؛ فراموششدگانی که باید صدایشان را شنید
سالهاست که آموزش در کشور ما گرفتار «خصوصیسازی بیقاعده» شده؛ روندی که نتیجهاش تبدیل مدرسه از یک نهاد آموزشی و اجتماعی به یک «بازار» بوده است. اما قربانی اصلی این بازار چیست؟ فرزندان همین مردم کمدرآمدی که قرار بود آموزش حق آنها باشد، نه کالایی برای فروش.
بارها شعار دادهایم که «فرصتهای آموزشی برابر است.» اما واقعیت امروز مدارس غیردولتی چیز دیگری میگوید. شهریههایی که هر سال بیضابطهتر افزایش مییابد، خانوادههایی که با شرمندگی از پس هزینهها برنمیآیند، و کودکانی که با استعداد و انگیزهاند اما تنها به دلیل وضعیت مالی خانوادهشان عملاً از امکانات بهتر محروم میمانند. این یعنی نابرابری رسمیشده.
حمایت از دانشآموزان کمدرآمد در مدارس غیردولتی نباید لطف یا امتیاز ویژه باشد؛ حداقل وظیفهای است که نظام آموزشی در برابر عدالت اجتماعی بر دوش دارد. وقتی دولتیها کیفیت کافی ندارند و غیردولتیها تبدیل به باشگاه طبقه مرفه شدهاند، خانوادههای کمدرآمد در میانه این دو دیوار له میشوند. بدتر اینکه بسیاری از این دانشآموزان بهخاطر فقر اقتصادی، با انواع برچسبگذاری، تحقیر و تبعیض پنهان مواجهاند؛ چیزی که هیچکس حاضر نیست رسماً دربارهاش حرف بزند.
آیا وقت آن نرسیده که جایگاه این بچهها را جدی بگیریم؟
آیا وقت آن نرسیده که از مدارس غیردولتی بخواهیم شفاف، پاسخگو و متعهد به عدالت آموزشی باشند؟
آیا وقت آن نرسیده که نهادهای نظارتی تنها نظارهگر نباشند؟
تا زمانی که آموزش به «امتیاز طبقه برخوردار» تبدیل شده باشد، هیچ حرفی درباره پیشرفت، توسعه یا عدالت، ارزش تکرار ندارد.
این صدای دانشآموزان کمدرآمد است؛ صدایی که سالهاست در هیاهوی پول و شهریه گم شد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر