۱۴۰۴ مهر ۱۴, دوشنبه

تجاوز گروهی به دختری پانزده ساله در تهران

تجاوز گروهی به دختری پانزده ساله در تهران و رضایت پدر 

  تجاوز گروهی به دختر پانزده ساله  طبق گزارش «تابناک»، «رکنا» و «هرانا»، این حادثه مربوط به دختری ۱۵ ساله به نام «پریا» است. 


.

پریا ادعا کرده از خانواده‌اش به دلیل خشونت پدر فرار کرده است.پس از فرار، او با مردی به نام شاهرخ آشنا می‌شود که وعده‌های مکانی برای زندگی به او می‌دهد.سپس وقتی به باغی در حاشیه شهر برده می‌شود، به همراه شش مرد (در مجموع هفت نفر) مورد گروهی دیگر قرار می‌گیرد.پریا به بیمارستان منتقل شده و از بیماران شکایت می کند.پدر او پس از اطلاع از ماجرا، رضایت خود را اعلام کرده و شک را پس گرفته است.اما سازمان بهزیستی به عنوان مسئول قانونی سرپرست دختر، اعلام کرد که پدر حقی نیست، یا شکایت را پس بگیرد و خودش تصمیم بگیرد. همچنین خواستار سلب حضانت دائم از پدر شده‌اند.در حال حاضر، چند مورد شناسایی و پرونده در شعبه سوم کیفری یک استان تهران  در حال حاضر است.

واسفندماه 1403 دختر 15ساله‌ای به نام پریا پس از فرار از خانه، قربانی نقشه سیاه چند مرد جوان شد. در حالی که پدر او پس از اطلاع از ماجرا رضایت داده بود، سازمان بهزیستی به‌عنوان نهاد سرپرست قانونی دختر، شکایت رسمی علیه متهمان ثبت کرده است.

به گزارش تابناک به نقل از رکنا، ماجرا از تماس پریا با اورژانس اجتماعی آغاز شد؛ او اعلام کرد که از سوی پدرش مورد خشونت و ضرب‌وشتم قرار گرفته است. امدادگران پس از حضور در محل، آثار ضرب و جرح را تأیید کردند. پریا گفت:

«دو سال است که پدر و مادرم از هم جدا شده‌اند. من و برادر 9ساله‌ام با پدرمان زندگی می‌کنیم. پدرم مرتب از من ایراد می‌گیرد و با کوچک‌ترین بهانه کتکم می‌زند. از این وضعیت خسته‌ام و دیگر نمی‌خواهم در این خانه بمانم.»

پس از بررسی‌های کارشناسان اورژانس اجتماعی، بدسرپرستی پریا تأیید و او به یکی از مراکز بهزیستی منتقل شد. اما مدتی بعد از آن مرکز فرار کرد

فریب و تجاوز

پریا که در خیابان سرگردان بود، در برابر مسجدی با جوانی به نام شاهرخ آشنا شد. او به پریا گفت که می‌تواند جایی برای اقامتش فراهم کند. دختر نوجوان فریب وعده‌های او را خورد و همراهش رفت.

اما چند روز بعد، وقتی شاهرخ او را به خانه یکی از دوستانش فرستاد، متوجه نگاه‌های آزاردهنده مرد غریبه شد و به‌سرعت فرار کرد. او بعدها گفت: وقتی شاهرخ از خانه دوستش بیرون رفت، نگاه‌های چندش‌آور آن مرد را دیدم. قصد داشت به من نزدیک شود. ترسیدم و فرار کردم. وقتی به شاهرخ زنگ زدم و گفتم چه شده، واکنش خاصی نشان نداد. همین باعث شد از او دلگیر شوم و تصمیم گرفتم دیگر برنگردم.

با وجود این، شاهرخ بار دیگر با پریا تماس گرفت و با وعده دروغین جبران، او را به دیدار مجدد ترغیب کرد.

شاهرخ گفت از نیت دوستش خبر نداشته و اگر بفهمد، با او برخورد می‌کند. با حرف‌هایش قانعم کرد و پنهانی از خانه پدرم بیرون رفتم. اما او من را به باغی در حاشیه شهر برد و به همراه چند نفر از دوستانش، هفت نفری به من تجاوز کردند.

رضایت پدر، شکایت بهزیستی

پریا با حال وخیم به بیمارستان منتقل شد و از شاهرخ و همدستانش شکایت کرد. اما وقتی پدرش مطلع شد، شکایت را پس گرفت و به متهمان رضایت داد.

در همین زمان، مسئولان بهزیستی که پیگیر وضعیت پریا بودند، با اطلاع از بستری شدن او در بیمارستان، خودشان شکایتی رسمی ثبت کردند. این نهاد در گزارش خود تأکید کرد که پریا تحت سرپرستی بهزیستی بوده و پدرش حق رضایت یا انصراف از شکایت را نداشته است. همچنین بهزیستی خواستار سلب دائم حضانت پدر شد.

اکنون پرونده در شعبه سوم دادگاه کیفری یک استان تهران در حال رسیدگی است و تعدادی از متهمان شناسایی و بازداشت شده‌اند. تحقیقات برای تکمیل روند قضایی ادامه دارد

پس قانون مجازات  چی شد 

چرا باید بی تفاوت باشیم 

حمایت از کودکان ایرانی 

حمایت از جوانان و نوجوانان دختر ایرانی 

کانون دفاع از حقوق بشر در ایران 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

برنج قاشقی ۲۴۰۰ تومان! ای داد

  برنج قاشقی ۲۴۰۰ تومان! محمدپارسی نوشت : گوشت تبدیل به کالای لوکس شده، قیمت برنج به قاشقی ۲۴۰۰ تومان رسیده، نرخ لبنیات چندین بار در ماه اف...