۱۴۰۴ آبان ۷, چهارشنبه

مهاجرت هزار و پانصد استاد دانشگاه

 

هفته‌ای یک، دانشگاه شریف را ترک می‌کند/ سال ۱۴۰۱ به استاد گفته‌اند که اگر قراردادی با تمدید نمی‌شود/ «پرسیده بودند بلدی قرآن بخوانی؟»

دبیر کانون صنفی استادان دانشگاهی ایران آماری از مهاجرت استادان و دانشجویان ارائه می‌دهد، به‌گفته او طی ۵ سال گذشته ۱۵۰۰ استاد فنی از دانشگاه‌های برتر مهاجرت ایران کرده‌اند و در ۲۰ سال گذشته بر روایت رسمی حدود ۶۶ هزار دانشجو از ایران مهاجرت کرده‌اند.

مظاهر گودرزی:  مهاجرت بی‌وقت، هفته‌ای یک استاد، دانشگاه صنعتی شریف را ترک می‌کند. این یک آمار تکان دهنده از وضعیت معلمان مهاجرت است، وضعیتی که فقط این روزها نیست، سالهاست که دانشگاهها می توانند خارج شوند. یا مانع می شود در دانشگاه های ایران تدریس کند.

کارن ابری‌نیا، کانون صنفی اساتید دانشگاهی ایران و ابراهیم آزادگان، استاد دانشگاه

 

صنعتی شریف مهمان کافه خبر خبرآنلاین چرا بودند، در این مهاجرت علاوه بر بررسی عواملی از سوی اساتید دانشگاه در خصوص مهاجرت دانشجویان هم بحث و گفت‌وگو شد، شاخص‌های بررسی صلاحیت جذب اساتید، تداوم مشکلات بعدی به دبیرخانه‌ها، در دانشگاه‌هایی که به حجاب می‌رسند. 

می‌روند.

مهاجرت ۱۵۰۰ استاد دانشگاه طی ۵ سال گذشته

*وضعیت مهاجرت اساتید در دانشگاه شریف چه‌طور است؟

آزادگان:  در سه سال اخیر ما با یک فاجعه در دانشگاه شریف مواجهیم، نزدیک به ۷۰ نفر از اساتید دانشگاه را ترک کردند و هنوز نتوانستیم جایگزین مناسبی برای آن‌ها کنیم.

*منظورتان از ترک کردن همان اساتید مهاجرت است؟

آزادگان:  خیلی‌هایشان می‌گویند ما را برای فرصت‌های مطالعاتی دانشگاه ترک کلاس، یا برای کنفرانسی به خارج از کشور دعوتیم، ولی برنگشتند و سر نمی‌آیند.

*در ماه‌های اخیر هم با ترک دانشگاه توسط استادان بودید؟

آزادگان:  این روزها هفته‌های یک استاد دانشگاه را ترک می‌کند، آن‌ها یا مرخصی بدون حقوق می‌گیرند یا می‌گویند فعلاً دانشگاه نمی‌آییم، این آمار را چند رو قبل گرفتم. من فکر می کنم اگر رئیس جمهور ما پرفسور است و معاون اول دولت دکتر عارف یک دانشگاهی است اتفاقات خوبی می افتد اما عملاً در هیچ دانشگاهی اتفاق نیفتاد، یعنی یک سال طول کشید که رئیس دانشگاه عوض شد، در این مدت همان تیم با همان سیاست گذاری و سیستم امنیتی قبلی با کار خود ادامه داد، رئیس تازگی تقریباً دو هفته بعد بود که رئیس دانشگاه بود.

*آقای ابری‌نیا، آخرین خبری که از مهاجرت استادان دانشگاه تهران به‌گوش شما رسیدید؟

ابرنیا:  چند روز قبل یکی از اساتید جوان ما که برای فرصت پژوهشی به آمریکا رفته بود را در دانشگاه دیدم، گمان کردم برگشته است، اما متوجه شدم در یک شرکت فناوری مربوط به جذب شده است. اعضای هیئت علمی به‌دلایل مختلف از دانشگاه می‌روند و در خارج از کشور این استادان را جذب می‌کنند.

*شما هم آماری از اساتید مهاجرت در دانشگاه تهران دارید؟

ابرنیا:  نه فقط دانشگاه تهران به‌طورکلی از سال ۱۳۹۷ – ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۲ – ۰۳ از میان ۶ هزار استاد در رشته‌های فنی مهندسی در دانشگاه‌های برتر یک هزار و ۵۰۰ نفر به‌عبری ۲۵ درصد آن‌ها وارد شدند. در دانشکده مهندسی دانشگاه حدود 10 نفر از اساتید دانشگاه تهران را بازنشسته کردند و وارد شدند یا این که در فرصت مطالعاتی بودند و برنگشتند. من مهاجرت را به زخمی تشبیه می‌کنم که بر پیکر دانشگاه‌ها وارد شده و می‌تواند بیشتر هم شود.

خیلی از کسانی که می‌کنند واقعاً نخبه هستند، یکی از اساتیدی که دانشکده مکانیک دانشگاه تهران را به کار گرفته شده‌اند، به استرالیا مهاجرت کرد، آنها الان مدیر منطقه‌ای شرکت زیمنس هستند.

*اسمشان را به ما می‌گویید؟

ابری‌نیا:  نه اسم‌شان را‌گویم چراکه ممکن است علاقه‌مندی‌ها را نداشته باشم اما از دانشجویان دانشگاه تهران هم نبودم. این افراد آنقدر خوب هستند که هرجای دنیا بروند فرصت‌های خوبی نصیبشان می‌شود. یکی از همکاران جوان من خیلی فرد توانمندی بود که به آمریکا مهاجرت کرد، اما برای فرصت مطالعاتی رفت اما زمان برنگشتنش طولانی شد، دانشگاه هم با آنها همکاری کرد.

برخی از دولت‌ها برای کنترل استاد مهاجرت کند

*یعنی دانشگاه‌های برای حفظ این جوان نخبه نشان نمی‌دهد؟

ابرنیا:  نظر در دولت‌های مختلف متفاوت است، برخی از دولت‌ها می‌دانند که اصلاً به آن علاقه دارند، یعنی از مهاجرت افرادی خوشحال می‌شوند چراکه احساس می‌کنند این قبیله استاد برای دانشگاه‌شان دردسر دارند، این‌ها بودند که نقد می‌کردند و نسبت به مسائل موضعگیری می‌کردند، بنابراین به این افراد می‌شدند.

*آقای دکتر شما هم در دانشگاه شریف وضعیت مشابهی دارید که می‌خواهید با این گروه از دانشگاه‌های اساتید دانشگاه همکاری کنید؟

آزادگان:  کسانی که در شریف این اتفاق نیفتاده هستند، حتی استادی که الان سه چهار سال هستند که مهاجرت کرده‌اند، هنوز همکاری با این استادان صادر نشده است، واقعاً این قطع همکاری با این اساتید فایده‌ای ندارد و شاید یک روز برگردند.

*ولی از حوادث سال ۱۴۰۱ یک مدل در دانشگاه‌ها رواج پیدا کرده بود که استادان را تمدید نمی‌کردند، مانند دکتر شریفی زارچی، ماجرای بعد چه بود؟

آزادگان:  پرونده دکتر زارچی که صد درصد سیاسی بود، یک فرد یک درجه علمی هستند، اما ممکن است برخی از استادان فرمهای مربوطه را کمی با معطوف به انجام دهند. الان ایشان در دانشگاه هستند و بعد از تغییر دولت کارشان درست شد.

فضایی ایجاد کردند که استادان دانشگاه با کشور یک مشکل دارند، چرا که استادان دانشگاه روشنفکر هستند و مطالعاتی درباره ایران دارند، می‌گویند نظر می‌کند، اتفاقاً باید حرف این استادان را شنید، اینها دلسوز کشور هستند، دکتر شریفی زارچی می‌گفتند که چرا ایشان اعتراضی می‌نویسند، می‌گفتند که رئیس‌جمهور چه می‌گوید چیزی را می‌گوید. این تصور که روشنفکران جامعه ما با حکومت مشکل دارند باید معکوس شوند، این افراد وطن و کشورشان را دوست دارند.

*چه عواملی هستند که استادان را به سوق می‌دهد؟

آزادگان:  هم شرایط اجتماعی و سیاسی دارد و هم حقوقی دارد که از عوامل مهاجرت می‌شود، امروز کسی ۳۰ سال زحمت کشیده و درس خوانده و مدارج علمی را با حقوقی برابر با یک کارمند در دانشگاه دریافت می‌کند.

ابرنیا:  سال 1384 که حقوق استادان زیاد شد، استاد پایه 3 حدود 1.5 میلیون تومان و استاد پایه یک بود که 600 هزار تومان درآمد داشت، آن روزها دلار حدود 900 تومان بود یا حدود صد هزار تومان بود. اما الان (۱۴۰۴) همان استاد پایه ۳۰ حدود ۷۰ میلیون تومان و استاد پایه یک حدود ۲۸ میلیون تومان درآمد دارد، از هرجایی که فارغ‌التحصیل شده است همین است، یعنی اگر فارغ‌التحصیل دانشگاه ام‌آیتی هم سال اول ۲۸ میلیون تومان حقوق می‌گیرد، ولی امروز قیمت دلار و چقدر است؟ با این وضعیت در تهران هم نمی‌تواند خانه اجاره کند

از استاد دانشگاه پرسیدند بلدی قرآن بخوانی؟

*قطعاً مسائل مالی مهم است، اما درکنار چه مسائل دیگری را در ذهن استاد دانشگاه پررنگ می‌کند؟

ابرنیا:  همین حراست دانشگاه و نگاه امنیتی آن‌ها یکی از 30 سال استاد دانشگاه تهران هستم، همه من را می‌شناسند، موقع ورود به دانشگاه حتما باید برای نگهبانی یک دستی تکان بدهم، حالا اگر نگهبان جدید آمده و من را ناشناس بپرسید هم می‌کند، که مثلاً شما کجا می‌توانید بروی؟ این رفتارها جوان است که در دنیا هم برای استاد وضعیت برخورنده دارد.

در حالی که این افراد به کار گرفته می‌شوند از یکسری فیلترها عبور کرده‌اند، در هر مرحله از شرایط تغییر وضعیت استفاده مجدد فرد را می‌گیرند، در مواردی هم واقعاً رفتارشان تحقیرکننده است.

*موردی خاطرتان هست؟

ابری‌نیا:  در دولت قبل (سیزدهم) یکی از همکاران را در اتاقی نشانده بود و کلی سوال و جواب می‌داد، بعد از این که گفته بودند اصلاً بلدی قرآن بخوانی بودند، این استاد هم گفته بود بله، بعد از قرآن جلویش گذاشته بودند و گفته بودند بخوان. یا در مورد دیگر به یکی از استادان جوان ما گفته بود تا حالا ازدواج نکردی، چرا اتفاقاً دوست دارم ازدواج کنم اما تا حالا برام موقعیت مناسبی ایجاد نشده است، به استاد جوان ما گفته بود اگر تا سال آینده ازدواج نکنی قراردادت را تمدید نکنم.

*این موارد بعد از حوادث سال ۱۴۰۱ است؟

ابرنیا:  بله دقیقاً در همان دوران این موارد پیش آمد. می‌خواهم بگویم فقط مالی نیست، این‌طور موارد استاد را به‌جائی می‌رسانند که صبرش لبریز می‌شود و می‌گوید دیگر بس است و نمی‌توانم تحمل کنم. همین اطلاع رسانی توسط استادان دانشگاه در سال 1101 باعث شد که بسیاری از آن‌ها بگویند، حالا متن اطلاعیه‌ها چه بود؟ مثلاً استادان خواسته دانشگاه باید باشند، همین اطلاعیه را بهانه کرده بودند و به اساتیدی که امضا کرده بودند می‌گفتند قراردادتان تمدید نمی‌شود، مخصوصاً چنین برخوردهایی را با استادان جوان داشتند.

همچنین دارای امکانات دانشگاه‌ها برای انجام پژوهشی یکی دیگر از مواردی است که استادان را آهسته آهسته برای مهاجرت به قانع می‌کند، امروز استادان به‌دلیل کارها را نمی‌توانند کارهای پژوهشی را جلو ببرند.

آزادگان:  یکی از بچه‌های سمپاد بود که پزشکی دانشگاه تهران می‌شود، بعد از اینکه به فلسفه علاقه‌مند شد و رفت آمریکای فلسفه گرفت، کسی که خیلی عاشق ایران بود، اتفاقا چند سالی آمد در دانشگاه ما تدریس کرد و با همین موارد ممنوع شد، یعنی برای امضای چند بیانیه با قطع همکاری و دوباره به آمریکا برگشت.

یک مورد دیگر به شما بگویم، کسی که در فلسفه دکترای خودش را از دانشگاه پرینستون گرفته کم داریم، این فردی که به شما می‌گویم دکترای خودش را از این دانشگاه گرفت، با او صحبت کردم که برای تدریس به دانشگاه شریف بیاید و قبول هم کردم، یک ترمی در دانشگاه درس داد و تایید هیئت جذب هم گرفت، اما گشش اجازه نداد، فکر می‌کنم چرا؟ رفته بودند از یک عکس پیدا کرده بودند که با چندتا دختر و پسر آمریکایی رفته بود کافه، البته در اصل ماجرا این بود که نمی‌خواست اجازه بدهند کسی که در دانشگاه تدریس کند و آن عکس را بکند.

یک مورد دیگر هم فارغ از التحصیل فلسفه در دانشگاه سوربن بود، به ایران برگشت برا تدریس اما رسما به او گفته بود اصلاً برای چه برگشتی، ما در ایران هیچ وقت به شما کار نمی‌دهیم، نمی‌توانید تفکرات شما را در دانشگاه تدریس کنید.

کنترل دست هست که اصلاً نمی‌دانند دانشگاه چیست

*در واقع نگاه امنیتی در دانشگاه به سواد و دانش ارجع تر است؟

آزادگان:  مخصوصاً در علوم انسانی نگاه امنیتی خیلی شدید می شود درجه یک را از دست بدهیم و افراد ضعیف در دانشگاه ها بمانند، برای همین ما در علوم انسانی رشد نمی کنیم و دائم حرف های تکرار می کنیم.

ابرنیا:  امنیت در دولت‌های مختلف متفاوت است و یک حالت سینوسی دارد، اما ساختارهای سختی وجود دارد که اگر دولت هم تغییر کند، می‌تواند تغییر کند. وضعیتی که در بهترین دانشگاه‌های دنیا تحصیل کرده است را می‌برند می‌کنند دور یک میز و با کسی که نمی‌دانم حتی دیپلم دارد یا نه حرف بزند که این فرد استاد ما را زیر سوال ببرد، و سوال‌های عجیب غریب می‌پرسند، کنترل دست افراد هستند که اصلاً نمی‌دانند دانشگاه چیست؟ و آگاهی به مسائل اجتماعی و فرهنگی ندارند. دانشگاه برای داشتن نیاز به آزادی و استقلال دارد.

*درخصوص مهاجرت دانشجویان چه‌طور آماری دارید؟

ابرنیا:  مهاجرت از دانشگاه محصول روز و دیروز نیست، سال‌ها ادامه دارد، یک آمار رسمی وجود دارد که از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۰ حدود ۶۶ هزار دانشجو از ایران مهاجرت کرده‌اند، آمارهای غیررسمی هم مدعی است که حدود ۲۰۰ هزار دانشجو مهاجرت کرده‌اند، برای دانشگاه‌های دانشگاه‌های برتر که نخبه‌های ایران هستند و هرکدام می‌توانند منجر به یک تحول شوند. خاطرم هست که وقتی اوباما رئیس جمهور آمریکا بود گفت که تمام نخبگان سراسر دنیا آمریکایی هستند، منظورش این بود که نخبگان به آمریکا بروند.

آزادگان:  دانشجویان دانشگاه شریف جزو بهترین‌ها هستند، اگر دانشجو در ورودی دانشگاه شریف به او بی‌احترامی باشد، احساس نمی‌کنم در خانه خودش است، اگر دانشگاه پر از دوربین باشد و نیروهای امنیتی به دانشجو گیر بدهند یا وضعیت سیستم آموزشی با شرایط سختگیرانه‌ای که یکی از دانشگاه‌های شریف را قبول کند، احساس کند که در خانه‌ای که در دانشگاه شریف وجود دارد، چنین وضعیت دانشجویی را نمی‌کند، در سال ۱۳۷۵. امار گرفتیم که از ۱۲۰ نفر همکلاسی‌هایمان چند نفر در ایران مانده‌اند، فقط ۱۲ نفر در ایران هستند. من خودم با مهاجرت مشکل دارم و معمولاً به‌کسی توصیه مهاجرت نمی‌کنم.

می‌گویم وقتی از همان اول به لباس دانشجو گیر بدهی، آن هم با کلی دوربین و امنیت روی دانشجوی نظارت باشی او در دانشگاه نمی‌ماند، تازه سال ۱۴۰۱ به دانشگاه حمله هم می‌کنند، این باعث می‌شود دانشجو احساس نکند کشور برای خودش باشد.

*سال ۱۴۰۱ در دانشگاه شریف روزهای سختی را اسپری کردید؟

آزادگان:  خیلی.

*از چه منظری؟

آزادگان:  از هر نظری سخت بود، اول این که به دانشگاه حمله شد، خیلی از اساتید و دانشجویان را بی‌علت زدند، بعد از مدیریت دانشگاه با اساتید همراهی نمی‌کرد، دانشجویان خیلی ناراحت بودند، امنیت امنیتی خیلی شدیدی در دانشگاه بود، ورودی دانشگاه صد نفر از افراد تا وارد دانشگاه شدند.

*بعد از آن حوادث همایشی در دانشگاه شریف برگزار شد و دانشجویان و اساتید ایده‌های «بمان و بسازیم» را مطرح کردند، هنوز این ایده را در قدرت شریف دارد؟

آزادگان:  محیط ناامیدی شدیدی در دانشگاه مقاوم است، آخرین امیدمان همین تغییر دولت بود، مدتی قبل از استاد به دیدن دکتر عارف (معاون اول دولت) رفته بودیم، آنجا گفت که ما آخرین تکاندازه های امیدم امیدواریم، ولی فضای دانشجویی و استادی در دانشگاه خیلی نا است.

ابرنیا:  بسیاری از وضعیت‌های امیدواری در جامعه دانشگاهی به مسائل سیاسی برمی‌گردانند، وضعیتی که همه می‌توانند انجام دهند، دانشجویان هم از قبل به چیزهایی امید می‌بندند، فرصت‌ها یکی از دیگری از دست می‌رود و می‌تواند به ناامیدی می‌شود. نمی‌شود که در مقابل هر فرصتی برای گفتن، نیاز به کمی نوآوری و خلاقیت در مواجهه با مسائل حتی در سطح بین الملل وجود دارد، خوب است مسئول ما هم کمی نوآوری داشته باشد، نمی‌شود که همیشه روی یک موضع پافشاری بسازد و هیچ راهی برای حل مسائل باقی نگذارد، بنابراین جامعه افراد خاص می‌شوند و استاد نمی‌بینند که می‌خواهند در این مورد.



هفته‌ای یک، دانشگاه شریف را ترک می‌کند/ سال ۱۴۰۱ به استاد گفته‌اند که اگر قراردادی با تمدید نمی‌شود/ «پرسیده بودند بلدی قرآن بخوانی؟»

بقیه دانشجوها را برای حجاب کمیته انضباطی می‌فرستند

*حجاب‌بان‌ها هنوز در دانشگاه‌ها هستند؟

آزادگان:  در دانشگاه شریف به‌تازگی ریاست دانشگاه عوض شد، تا از همان سیستم دولت قبل بود، دم در دانشگاه خانم‌هایی هستند که به دانشجویان تذکر می‌دهند، داخل دانشگاهی هستند که از دوربین، تقریباً تعدادی از دانشجویان را برای حجاب کمیته آنضباطی می‌فرستند، می‌بینند که در خیابان کسی به کسی کاری ندارد. دانشجویی را که برای این کمیته انضباطی بفرستی دیگر عشق و علاقه به کشور از او گرفته می شود و فقط فکر می کنم از اینجا برود.

ابرنیا:  موفق با سرکارآمدن ریاست جدید در دانشگاه تهران همه حجاب‌بان‌ها شدند، الان چنین چیزی در دانشگاه نداریم، حالا ممکن است برخی افراد حراست تذکری بدهند اما اصلاً سفت و سخت نمی‌گیرند.

*نوع برخورد حراستی با استادان زن و مرد تفاوت دارد؟

آزادگان:  تبعیض جنسیتی در کشور ما ساختاریافته است، وزارت علوم گذشته در کنار مسئولیت عکسی با روسای دانشگاه‌ها گرفت، فقط یک زن در آن عکس بود، بیشتر ورودی‌ها را نشان می‌دهد، اما وقتی رشد می‌کردند در رده‌های دانشگاه‌های بالاتر روسای‌ها مردند.

ابرنیا:  دانشگاه هم امتداد جامعه است، اساتید زن علاوه بر مشکلات عمومی که همه استادان با آن وجود دارند با تبعیض جنسیتی هم مواجه هستند.

*بعد از جنگ دوازده روزه و هوای دانشگاه چه‌طور است، ایده‌ی مهاجرت برای تقویت شده است؟

ابرینیا:  این باعث می‌شود که افراد از مهاجرت منصرف شوند، بلکه به ما ویزا نمی‌دهند، عدم صدور ویزا از طرف دیگر باعث افزایش کاهش می‌شود، خیلی از عدم‌اتحصیلان ما اگر جنگی درکار نبود می‌توانند مهاجرت کنند، اما به دلیل وجود ویزا نمی‌توانند ادامه تحصیل بدهند. اتفاقاً برخی از مسئولان هم اشاره کرده‌اند که افزایش افزایش پیدا کرده اما دلیلش این است که آن سمت به ما ویزا نمی‌دهند. حالا ما از همین فرصت استفاده می کنیم، باعث دلگرمی افراد می شود تا در ایران فعالیت داشته باشند.

آزادگان:  اولش یک جور اتحاد ملی ایجاد شد، می‌شد این موج را حفظ کرد و تقویت کرد، به سرعت تغییراتی در کشور اتفاق می‌افتد که همبستگی را به مردم نشان دهد، این تغییر می‌تواند در صدا و سیما باشد. اما اشتباه من تغییر مثبتی ندیدم، اگر می‌شد در تقویت روحیه دانشجویان بود

هفته‌ای یک، دانشگاه شریف را ترک می‌کند/ سال ۱۴۰۱ به استاد گفته‌اند که اگر قراردادی با تمدید نمی‌شود/ «پرسیده بودند بلدی قرآن بخوانی؟»

به آینده ایران خوشبین هستیم

*کشورهای مقصد برای مهاجرت استادان دانشگاه کدامند؟

آزادگان:  در رشته فلسفه بیشتر انگلستان، آمریکا و آلمان مقصد استادان مهاجرت کرده است. ولی اساتید و دانشجویان گروه‌های فنی بیشتر از علوم انسانی مهاجرت می‌کنند، اکثراً هم جذب شرکت‌ها می‌شوند تا دانشگاه‌ها.

ابری‌نیا:  در دوره‌ای که راحت ویزا می‌دادند، هدف زیادی از استادان آمریکا، کانادا، اروپا و استرالیا بود، اما همیشه به ارسال همجوار خودمان هم می‌شوند، مثلاً یگی از همکاران خود من به عربستان مهاجرت کرد و آنجا رئیس دانشکده هم شد. به مانند ترکیه و امارات هم مهاجرت می‌کنند.

*با در نظر گرفتن همه‌ی شرایطی که پشت سر گذاشتن و شرایطی که پیش‌رو داریم، آینده در شما چه‌طور است؟

آزادگان:  با وجود همه مشکلات من به آینده ایران خیلی امیدوارم، به خاطر اینکه ما مجموعه جوانان در کشور داریم. ایران تاریخی مشخصی داریم و با تکیه به همین ثابت می‌توان رشد کرد. همچنین یک اتحاد ملی در داخل ایران میان اقوام و ادیان مختلف در طول هزاران سال شکل گرفته، همین منشا ساختن آینده است، باید به روشنفکران و دانشگاه اعتماد کنیم.

ابرینیا:  من به آینده خوشبین هستم، ایران یک کشور با هزاران سال تاریخ است، در اطراف ما حدود 8 سال است، فرهنگ و تمدن ایران ثروتی است که ما داریم و می‌شود روی این سرمایه بزرگ کرد و آینده را ساخت، در حالی که من به دانشگاه‌ها بیشتر از هرجایی امیدوارم و فکر می‌کنم آینده بالا و پایین باشد اما مطمئناً مطمئن باشید که می‌رسیم، این موفق است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مهاجرت هزار و پانصد استاد دانشگاه

  هفته‌ای یک استاد ، دانشگاه شریف را ترک می‌کند/ سال ۱۴۰۱ به استاد گفته‌اند که اگر قراردادی با تمدید نمی‌شود/ «پرسیده بودند بلدی قرآن بخوانی...