کودکان کار؛ زخم پنهان جامعه
در گوشهوکنار شهر، کودکانی را میبینیم که به جای نشستن پشت نیمکت مدرسه، در چهارراهها، کارگاهها و خیابانها مشغول کارند. این کودکان که اغلب از خانوادههایی با شرایط اقتصادی سخت میآیند،
قربانی فقر، بیکاری والدین و نبود حمایت اجتماعی کافی شدهان.
بسیاری از آنها روزانه ساعتها کار میکنند تا نان شب خانواده را فراهم کنند، در حالی که از حقوق ابتدایی خود چون تحصیل، بازی، امنیت و سلامتی محروم میمانند. کار در محیطهای آلوده و خطرناک، رفتارهای خشن از سوی کارفرما یا رهگذران، و آسیبهای روحی و جسمی از جمله مشکلاتی است که با آن مواجهاند.
متأسفانه، نگاه جامعه نیز گاهی سرزنشگر یا بیتفاوت است. در حالی که کودک کار مقصر نیست؛ او نتیجهی فقر، بیعدالتی و ضعف ساختار حمایتی است.
برای تغییر این وضعیت، نیاز به سیاستهای حمایتی مؤثر داریم:حمایت مالی و آموزشی از خانوادههای کمدرآمدایجاد مراکز آموزشی و تفریحی رایگان برای کودکان کارهمکاری سازمانهای مردمنهاد و دولت برای شناسایی و حمایت از این کودکانافزایش آگاهی عمومی تا جامعه به جای قضاوت، دست یاری دراز کند
کودکان کار، قربانیان خاموش دنیاییاند که باید برایشان امنتر و عادلانهتر شود. هیچ کودکی نباید بین «تحصیل» و «نان شب» یکی را انتخاب کند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر