بر کارگران در کوره پز خانه ها چه میگذرد
شرایط کار در کوره های آجرپزی تنها با برده وارترین و بی حقوقترین بخش کارگری قابل مقایسه است. فریاد دادخواهی و اعتراض کارگران کوره در شبستر و قرچک و ارومیه و بوکان و خراسان و تهران و تبریز و دهها نقطه دیگر ایران تنها با یک پاسخ روبرو گردیده است: دولت و سرمایه داران ریز و درشت فارس و ترک و کورد و عرب زبان به جز حفظ سرمایه خود و ثروت اندوزی به هیچ پدیده ای که ذره ای به انسانیت نزدیکی داشته باشد، نمی اندیشند. اینها بساط سروری خود را بر سفره های خون و رنج کارگران و مردم تهی دست برپا میکنند. قربانیان کوره پز خانه ها سال ها و دهه هاست از کودک و جوان تاسالمندان ، زن و مرد و اعضا ی دها هزار خانواده در این کوره پز خانه ها همراه آجرها می سوزند و به جای زندگی جان می دهند.
قوانین حاکم بر کوره خانه ها جنگلی تر و بی قانون تر از خود “قانون کار” جمهوری اسلامی است. ساعت کارتعیین شده و حقوق بازنشستگی و خسارت ناشی از سوانح کار و امنیت شغلی و بیمه و غیره هیچ معنای در این مراکز ندارد. کارفرما و دلالانی که عمدتا از کردستان و آذربایجان و از میان روستائیان فاقد زمین این نیروی عظیم ارزان را در کورها جمع میکنند همه کاره و ماورا هر قانونی هستند. بیش از هشتاد درصد کارگران کوره و خانواده های کارگری عازم کوره پز خانه ها را افراد یا خانوادهایی تشکیل میدهند که در دوازده ماه سال پنج تا شش ماه سال را باید چنان کار تحقیر آمیز در کوره و فشار کار “کنتراتی” را تحمل کنند که بتوانند با پولی که بدست میآورند شش ماه بیکاری بقیه سال را نیز با آن سپری کنند.
فشار کار طاقت فرسا ، ساعت کار ١۴ تا ١٨ ساعت در روز، نبود بهداشت، مشکل جدی مسکن، طوری که ۶ تا ٨ نفر در یک آلونک کوچک جای داده میشوند، نبود آب آشامیدنی سالم و فشار کار غیر انسانی به کودکان که در میان آنها زیر ٧ سال هم وجود دارد شرایطی به این بخش از طبقه ما تحمیل کرده است که بعداز چند سال کار در کوره به بزرگترین بیماریهای جسمی و مزمن روبرو و مبتلا میشوند. گرمازدگی، خشکیدن آب بدن، افزایش بیش از حد دمای بدن و جریان خون ، روماتیسم ، کرختی تنگی نفس، سرفه، بیماری های مهلک تنفسی و ریوی، ناراحتی پوست، ناراحتی های چشمی، ناراحتی های درد مزمن مفاصل و عضلات بدن، و دیسک کمر و بیماری ریه، کلیه ها و آرتروز گردن و فقرات و زانو، بیماری های انگلی و وووو از جمله این بیماریها است. کارگران در بخشهای مختلف از جمله در قسمتهای “قرمزدار” چرخ کیش” و “کوره سوز” به کار واداشته میشوند که بخش کوره سوز خطرناکترین آن می باشد.
کارگران این بخش از هیج تشکلی برخوردار نیستند. در غیاب یک تشکل رادیکال حقوق و زندگی این کارگران همچنان پایمال و بازیچه دولت و کافرماهای سودجو و ضد انسان خواهند شد. کارگران کوره و پیشروان کارگری آنها لازمست به روشنی مطالبات فوری کارگران را برای بهبود شرایط کار از جمله افزایش دستمزد، تامین امکانات رفاهی و ایاب و ذهاب تسهیل کار را مطرح کنند . شبکه ای همبسته از پیشروان کارگری کوره های یک منطقه لازمست در ارتباط باهم اتحاد و همبستگی مبارزاتی را تامین کنند. مجمع عمومی کارگران کوره تشکل فوری کارگران برای پیشبرد مبارزه و احقاق حقوق کارگری است . کارگران کوره لازمست مجمع عمومی منظم خود را سازمان دهند. کارگران به تماس و همبستگی با کلیه کوره ها نیاز مبرم دارند و همه اینها به ایجاد مجمع عمومی کارگران گره خورده است.
کارگران کوره پزخانه ها چاره اى جز متحد شدن در مقابل کار بردگی در کوره پزخانه که دولت وکارفرماها عامل آن میباشند، ندارند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر