عنوان: نگاهی نو به کودکان کار؛ صدایی خاموش در هیاهوی شهر
در کوچهها، خیابانها، پشت چراغ قرمز و در مترو، کودکانی را میبینیم که به جای نشستن پشت نیمکتهای مدرسه، بار زندگی را بر دوش میکشند. کودکان کاری که اغلب دیده میشوند، اما شنیده نمیشوند. این پدیده نهتنها یک بحران اجتماعی، بلکه زخمی باز بر پیکر توسعه انسانی است.
کودکان کار: چهرهای از فقر پنهان
بر اساس گزارشهای رسمی و آمارهای سازمانهای مردمنهاد، در ایران هزاران کودک بهصورت مستقیم در مشاغل غیررسمی مشغول هستند؛ از فروش گل و آدامس گرفته تا کار در کارگاههای زیرزمینی. اکثر این کودکان از خانوادههایی با درآمد پایین، مهاجر یا بیسرپرست هستند. تهران، مشهد، کرج و اهواز از شهرهاییاند که بیشترین تعداد کودکان کار را در خود جای دادهاند.
دلایل ریشهای پدیده
- فقر اقتصادی: مهمترین دلیل ورود کودک به بازار کار. زمانی که درآمد خانواده برای تأمین نیازهای اولیه کافی نیست، کودکان مجبور به کار میشوند.
- نظام آموزشی ناکارآمد: ترک تحصیل بهویژه در مناطق محروم، درهای بازار کار را به روی کودکان باز میکند.
- مهاجرت و بیهویتی قانونی: بسیاری از کودکان کار، بهویژه در کلانشهرها، مهاجرانی هستند که بهدلیل نداشتن اوراق هویتی، از آموزش رایگان و حمایتهای دولتی محروماند.
- خانوادههای آسیبدیده: اعتیاد، طلاق یا زندانی بودن والدین نیز نقش پررنگی دارد.
پیامدهای اجتماعی و روانی
کار کودکان تنها محدود به از دست رفتن دوران کودکی نیست؛ بلکه آنها را در معرض استثمار، سوءاستفاده جنسی، خشونت و بزهکاری قرار میدهد. کودکانی که بهجای بازی و آموزش، مجبورند با دنیای بزرگسالان و سختیهایش کنار بیایند، در آینده دچار بحران هویت، افسردگی و مشکلات شخصیتی میشوند.
راهکارهایی برای نجات کودکی
- گسترش آموزش رایگان و حمایت مالی از خانوادههای کمدرآمد
- ایجاد مراکز حمایتی روزانه برای کودکان کار
- تدوین و اجرای دقیقتر قوانین منع کار کودک
- حمایت از سازمانهای مردمنهاد فعال در این حوزه
- آموزش جامعه برای برخورد انسانی و محترمانه با کودکان کار
نتیجهگیری
کودکان کار آینده را با دستانی پینهبسته لمس میکنند. مسئولیت سنگینی بر دوش جامعه، دولت و هر فرد آگاه قرار دارد. سکوت در برابر کودکانی که فریاد نمیزنند اما رنج میکشند، نهتنها انسانی نیست، که آیندۀ یک کشور را به تاریکی میبیند

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر