
هشت سال پیش بود که در برنامهای تلویزیونی، یکی از خندانندهها، برای خنداندن مخاطبان، با ادبیاتی تقریباً رکیک و واژههایی زشت، رستم و سهراب را مورد عنایت قرار داد، به حساب خودش سر به سر شاهنامه گذاشت، به نژاد آریایی پرید و خلاصه هیچکدام از نمادهای هویت ایرانی را از این توهین و تمسخر بینصیب
نگذاشت.
بذر توهین و تمسخر
سالهای میانی دهه۹۰، بعد از این ماجرا، برخی روزنامهها چند روزی از توهین و تحقیر فرهنگ ایرانی و شاهنامه فردوسی در برخی برنامههای تلویزیونی گلایه کردند. گلایهها و البته دغدغه پاسداشت فرهنگ و تمدن ایرانی لابهلای محبوبیت آن روز برنامههایی چون خندوانه، دورهمی و... گم شد همانطور که چند سال قبلش وقتی در سریال «عطسه» که از شبکه خانگی پخش شد، یکی از شخصیتها برای سگش نام «کوروش» را انتخاب کرد، کسی کَکش هم نگزید.
انگار نه انگار که بالاخره کوروش هم در مقوله فرهنگ ایران باستان برای خودش مقام و منزلتی دارد. آن سالها تمسخر تاریخ ایران باستان، توهین به کوروش، تحقیرهای گاه و بیگاه فردوسی و شاهنامه و... در حالی رخ میداد که برخی کشورهای همسایه داشتند میراث و مفاخر فرهنگی ایران را به بهانههای مختلف مصادره میکردند و برای مصادره مقولات دیگر هم دورخیز کرده بودند. در چنین شرایطی و با این پیشزمینه، نباید از توهین چند ماه پیش یک کمدین به شاهنامه و فردوسی چندان متعجب میشدیم. خیلیها دانسته و نادانسته و فقط به بهانه گرفتن اشک خنده از مخاطبانشان سالها پیش بذر توهین و تمسخر را کاشته بودند و طبیعی بود که حالا دنبالهروهایشان بیایند و توفان درو کنند.
گُلسنگها
سواد میراثی ندارند
در مسابقه «بازمانده» شرکتکنندگان باید با سنگپرانی، پازلهایی که در مقابلشان قرار گرفته را بترکانند. بدسلیقگی ماجرا اینجاست که این پازلهای هدف، تصاویر نمادهای ایران باستان هستند که به وسیله سنگپرانی، تکهتکه و متلاشی میشوند.
بیحرمتی به نمادهای هویتی و تمدن ایران در برنامههای نمایشی را ناشی از فقر «سواد میراثی» در رسانهها دانسته است. او میگوید همه رسانههای تلویزیونی در جهان یک منشور اخلاقی دارند و ازجمله اصول مهم منشور این است که نمادهای هویتی، فرهنگی و ملی نباید مورد خشونت نمادین قرار بگیرند. نباید به آنها توهین شود یا مخدوش شوند؛ چون حمله به این نمادها درواقع حمله به هویت یک ملت یا یک سرزمین است.
«یکی از مشکلات جدی در کشور، فقدان سواد میراثی است. نبود این سواد موجب میشود گاه برنامههای فرهنگی، فراغتی یا برنامههایی که در رسانههای عمومی منتشر میشوند، سبب تضعیف هویت ملی یا تضعیف نشانههای تاریخی شوند. به چنین ماجراهایی دو جور میشود نگاه کرد یا اینکه آن را عامدانه و با هدف تخریب فرهنگ ایرانی قلمداد کنیم یا اینکه بگوییم غیرعامدانه و ناشی از فقدان سواد میراثیِ تهیهکنندگان این برنامه بوده است. در مورد «بازمانده» قطعاً دیدگاه دوم محتملتر است. وقتی سواد میراثی وجود داشته باشد، خودآگاهی میراثی هم در فرد ایجاد میشود. خودآگاهی میراثی که باشد، حس تعلق به این میراث هم هست و این حس تعلق با خودش تعهد اجتماعی و ملی نسبت به تاریخ و هویت یک سرزمین را هم به همراه میآورد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر