قابلیت تازه «نمایش لوکیشن» در پلتفرم ایکس، پرده از یکی از جدیترین تبعیضهای سالهای اخیر در ایران برداشت.
ابزاری که در ظاهر برای شفافیت طراحیشده بود، ناگهان تبدیل شد به سندی زنده از اینترنت طبقاتی؛ جایی که معلوم شد چهرههای حکومتی، مدیران ارشد، فعالان رسانهای نزدیک به قدرت و حتی برخی چهرههای امنیتی بدون نیاز به فیلترشکن، از داخل ایران در شبکههایی فعال بودند که برای ۹۰ میلیون نفر مسدود است.
اما ماجرا فقط چند مقام حکومتی نیست؛ جمهوری اسلامی با سیمکارتهای سفید یک بازی چندلایه طراحی کرده است. این دسترسی ویژه فقط در اختیار سیاستمداران و خبرنگاران نبود، بلکه به مداحان، چهرههای تبلیغاتی نظام و حتی اکانتهایی دادهشده بود که خود را مخالف حکومت جا میزدند؛ از صفحات پادشاهی خواه تا حسابهای تجزیهطلب و اکانتهایی که مامور تخریب منتقدان بودند. این گستره عجیب، نشان میدهد که سیمکارت سفید فقط یک مکانیسم توزیع رانت نیست، بلکه ابزار مهندسی فضای سیاسی و کنترل روایتها است.
ماجرا از چه قرار است؟
نمایش لوکیشن در پلتفرم ایکس از دوم آذر فعالشده است. پلتفرم ایکس میگوید هدف از نمایش عمومی موقعیت جغرافیایی افزایش شفافیت است؛ کارکرد اصلی آن تشخیص حسابهای واقعی از اکانتهایی است که با VPN یا موقعیتهای ساختگی فعالیت میکنند. ایکس میخواهد با این ابزار، رباتها و عملیات هماهنگ را راحتتر شناسایی کند و موقعیت جغرافیایی را به یکی از شاخصهای هویتی حسابها تبدیل کند تا رفتارهای مشکوک سریعتر دیده شود.
اما فعال شدن این قابلیت در ایران خیلی زود تبدیل به یک مساله سیاسی شد. کاربران ایرانی متوجه شدند که بعضی اکانتهای فعال در ایکس، موقعیتشان «ایران» ثبتشده؛ درحالیکه تمام کاربرانی که با فیلترشکن وارد میشدند، لوکیشنشان بهطور طبیعی کشور دیگری نمایش داده میشد. همین تفاوت ساده و آشکار، خشم عمومی نسبت به تبعیض اینترنتی و نابرابری دیجیتال را شعلهور کرد و هشدارهایی را که سالها فقط حرفِ فعالان حقوق دیجیتال بود، به واقعیتی کاملاً ملموس برای همه کاربران تبدیل کرد.
افشای نامها این خشم را تشدید کرد، زیرا در میان افرادی که لوکیشن «ایران» داشتند، نامهایی دیده میشد که خود مانند وزیر ارتباطات از مقامات دولت فعلی بودند؛ دولتی که توزیع سیمکارتهای سفید در دورهاش سرعت گرفت. «مهدی طباطبایی» معاون ارتباطات و اطلاعرسانی دفتر رییسجمهوری در واکنشی سطحی به این موضوع اعلام کرد: «سفید و سیاه کردن جامعه، بازی کردن در زمین دشمن است، از دید رییسجمهور همه ۹۰ میلیون ایرانی سفیدند.»
همچنین «علی احمدنیا»، رییسامور اطلاعرسانی دولت، روز سوم آذرماه و پس از انتشار این اطلاعات وعده داد «دولت چهاردهم در مورد خط سفید که از دولتهای گذشته شکلگرفته بود بازنگری جدی خواهد کرد.» این در حالی است که بخش بزرگی از سیمکارتهای سفید شده در ایران به دولت «مسعود پزشکیان» مربوط است.
تضادها زمانی آشکارتر شد که مشخص شد برخی مقامات که وجود اینترنت طبقاتی را انکار میکردند، خود از دریافتکنندگان همین رانت بودند. «فاطمه مهاجرانی» سخنگوی دولت نیز برای نشان دادن چهرهای مردمی از خود گفته بود که از فیلترشکن استفاده میکند درحالیکه اطلاعات منتشر شده نشان داد که او نیز سیمکارت سفید دارد. وی در حالی از رانت دولتی بهره میبرد که گفته بود: «اینترنت طبقاتی نه مبنای قانونی دارد و نه هیچوقت در دستور کار دولت قرار خواهد داشت.»
سیمکارت سفید چیست؟
سیمکارت سفید اصطلاحی است محدودیتهای فیلترینگ بر آنها اعمال نمیشود و امکان دسترسی مستقیم و بدون فیلتر به اینترنت دارند. این سیمکارتها از اوایل دهه ۱۳۹۰ توزیع شد و عمدتا در اختیار خبرنگاران قرار گرفت. اولین گزارشی که از این نوع سیمکارتها وجود دارد مربوط به انتخابات خرداد سال ۹۲ است. «محمدجعفر محمدزاده» معاون امور مطبوعاتی و اطلاعرسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میگوید برای کمک به پوشش خبری بهتر، به خبرنگاران خارجی اینترنت پرسرعت و بدون فیلتر داده شد تا بتوانند بدون محدودیت گزارشهای خود را ارسال کنند.
بعدتر این نوع سیمکارتها به خبرنگاران داخلی نیز ارایه شد اما این سیمکارتها در سال ۹۶ قانونی شدند. در آن سال «محمدجواد آذری جهرمی» وزیر ارتباطات میگوید: «مصوبهای در کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه برای دسترسی خبرنگاران به اینترنت بدون فیلتر داشتهایم» او تاکید میکند: «ما معتقدیم اینترنتی باید در اختیار رسانهها قرار گیرد که بتوانند از منابع اطلاعاتی بدون محدودیت استفاده کنند.»
اما چنانکه همان سال «ابوالحسن فیروزآبادی» دبیر شورای عالی فضای مجازی گفته بود قرار بود که این موضوع هم برای خبرگزاریها باشد هم دانشگاهها. چند ماه بعد نیز کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه با ارائه اینترنت بدون فیلتر به ۱۰۰ روزنامهنگار، موافقت کرد و همزمان اعلام شد که برای خبرنگاران مورد تایید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، اینترنت بدون فیلتر ارایه میشود.
خبرنگاران و رانت رسانهای
با ارائه سیمکارتهای سفید در دولت «حسن روحانی»، اختلافات زیادی میان خبرنگاران ایجاد شد. «محمد مهاجری»، عضو شورای سردبیری «خبرآنلاین»، در سال ۱۳۹۷ با جدا کردن جایگاه خبرنگاران از مردم عادی میگفت روزنامهنگار به دلیل «تشخص حرفهای» میداند چگونه از اینترنت بدون فیلتر استفاده کند و بنابراین این دسترسی رانت محسوب نمیشود، زیرا خبرنگاران وظیفه «هدایت فکری جامعه» را دارند. همچنین «محمد مبین»، مدیرعامل وقت خبرگزاری «برنا»، نهتنها این طرح را دیرهنگام میدانست بلکه تأکید میکرد اینترنت بدون فیلتر «امکان حداقلی» برای خبرنگاران است و باید بسیار زودتر فراهم میشد.
اما نکته قابلتوجه ماجرا در آن سال را «فاطمه مهدیانی» سردبیر خبرگزاری «ایلنا» مطرح کرد. او گفت اینترنت بدون فیلترِ دولتی حتی میان خبرنگاران هم «طبقاتی» توزیعشده و فقط به عدهای خاص رسیده است. همان روزها «میرا قربان فر»، معاون سردبیر روزنامه «قانون»، این طرح را بخشی از تلاش دولت برای پیشبرد لایحه «نظام رسانه» توصیف کرد؛ لایحهای که به باور او خبرنگاران را به اخذ پروانه و تبعیت از سیاستهای وزارت ارشاد وابسته میکند و عملاً آزادی بیان را تضعیف میکند. او تأکید داشت اینکه اینترنت فقط به صد خبرنگار «تأییدشده» داده میشود، نشانه آن است که هدف اصلی کنترل و مهار روزنامهنگاری مستقل است، نه حمایت از آن.
در همان روزها خبرنگاران بسیاری نیز مخالف اقدام دولت بودند ازجمله «محمد مساعد»، خبرنگار «شرق» که با لحنی تلخ نوشت: «قرار است به خبرنگاران اینترنت بدون فیلتر بدهند و برای شروع آن را به ۱۰۰ نفر دادهاند. این طرح برای من توهین به خبرنگاران و مردم است و از آن استفاده نخواهم کرد. اگر قرار است ببازیم، با هم ببازیم.»
سیمکارت سفید تنها اقدام تبعیضآمیز وزیر برای خبرنگاران نبود، وی در سال ۱۳۹۸ به هزاران خبرنگار نیز اینترنت رایگان یکساله داد. موضوعی که باز دوقطبی میان خبرنگاران به وجود آورد و بخش قابلتوجهی از اهالی رسانه بهشدت به این تصمیم اعتراض کردند و آن را نوعی رانت و اقدامی تبعیضآمیز دانستند که استقلال حرفهای و رابطه اعتماد میان خبرنگار و جامعه را خدشهدار میکند. منتقدان میگفتند اینترنت آزاد حق همه مردم است و خبرنگاران نباید از جامعه جدا شوند. بااینحال دولت این اقدام را تحت عنوان «هدیه اینترنت رییسجمهوری به خبرنگاران» ادامه داد.
احتمالا تا پایان دولت «حسن روحانی» دسترسی به اینترنت بدون فیلتر برای نزدیک به ۳۵۰۰ نفر فراهمشده باشد؛ اما بهجز دوره انتخابات ۱۴۰۰ که در آن ۳۵۰ سیمکارت سفید شده بود، آماری از ارائه سیمکارت سفید در دوره ریاست جمهوری «ابراهیم رئیسی» در دسترس نیست. ولی به نظر میرسد که از انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ این رویه بار دیگر شدت گرفته باشد.
جمهوری اسلامی در ۱۴۰۳ هم به کسانی نیاز داشت که فضای انتخابات را پرشور کنند و هم مسئله مقابله با اسراییل جدی شده بود. اوج توزیع سیمکارت سفید به دوره جنگ ۱۲ روزه بازمیگردد. برخی میگویند در این جنگ بدون اطلاع آنها سیمکارتشان سفید شده بود؛ اما روایتهایی هم وجود دارد که نشان میدهد نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی به دنبال نفراتی خاص هستند، ازجمله افرادی که بازداشتشده بودند. یکی از بازداشتشدگان اعتراضات ۱۴۰۱ در گفتوگو با «ایرانوایر» تأکید کرد که در جریان جنگ، بازجوی او با وی تماس گرفته و از او خواسته بود از ایران دفاع کند. او پاسخ داده که اینترنت ندارد و بازجو گفته بود: «اگر بخواهی برایت سفید میکنیم.»
با وجود همه این فراز و نشیبها و استفادههایی که از سیمکارت سفید شده است، آذری جهرمی، معمار این تبعیض اینترنتی و پروژه اینترنت طبقاتی، بعد از علنی و گستردهتر شدن مسئله سیمکارتهای سفید در شبکه ایکس توصیه کرده است «به کسانی که اینترنت سفید دارند و کم تعداد هم نیستند عرض میکنم، تکخوری نکنید، هات اسپات کنید که به خیر نزدیکتر است!»
آپارتاید دیجیتال یا نماد تازه نابرابری و مهندسی سیاسی
بسیاری از ایرانیان در شبکه ایکس پس از معلوم شدن لوکیشنهای برخی از اکانتهایی که از سیمکارت سفید استفاده میکردند و از جمهوری اسلامی به هر بهایی دفاع میکردند، احساس تبعیض جدی دارند. یکی از کاربران مینویسد: «این همون اینترنت طبقاتی هستش و استفاده از اینترنت طبقاتی نهتنها کثیف و شرمآوره، بلکه تبعیض عیان در حقوق عمومی و خلاف نص صریح قانون اساسی در اصل برابری مردمه.»
یا استاد سابق دانشگاه صنعتی شریف مینویسد: «سیمکارت سفید نهتنها نمونهای وقیحانه از تبعیض سیستماتیک است، بلکه مصداقی روشن از دورویی و فریبکاری کسانی است که سالها از فیلترینگ دفاع کردهاند. شرم کنید و سیاست ایرانسوز فیلترینگ شبکههای اجتماعی و اینترنت طبقاتی را پایان دهید.»
«یاشار سلطانی»، روزنامهنگار، وضعیت به وجود آمده را شبیه داستان «قلعه حیوانات» نوشته «جورج اورول» میداند که در آن «خودشان از درِ اصلی وارد میشوند، مردم باید از دیوار بالا بروند.» او تاکید میکند «آزادی وقتی سهمیهبندی شود، دیگر آزادی نیست؛ تبعیض ساختاری است.»
خشم مردمی زمانی شدت گرفت که مشخص شد در میان دارندگان سیمکارت سفید نهتنها خبرنگارانی مانند «عباس عبدی»، «سینا رحیمپور»، «فرشته صادقی»، «محمد مهاجری»، «احسان رستگار»، «پیام فضلینژاد» و «فرید مدرسی»، بلکه سیاستمدارانی چون «عباس آخوندی»، «محمدمهدی میرباقری»، «امیرحسین ثابتی»، «رحمتالله بیگدلی»، «غلامحسین کرباسچی»، «فواد ایزدی» و «جواد ظریف» و همچنین چهرههای رسانهای مانند «مهدی خراتیان»، «رضا رشیدپور» و «فرهاد فتحی» هم حضور دارند. کسانی مانند «سعید جلیلی» که خود از فیلترینگ دفاع میکردند اما خودشان بدون فیلتر وارد اینترنت میشدند یا کسانی مانند «علیاصغر شفیعیان» که با بهرهمندی از رانت دولت حمایت، در انتخابات به دنبال «روزنهگشایی» بودند.
در میان اکانتهای بررسیشده، چهرههایی دیده میشوند که مسئولیتهای کلیدی در حوزه اقتصاد دیجیتال بر عهدهدارند. یکی از کاربران ایکس به مورد «سیدامیر سیاح» سرپرست معاونت اقتصادی و تنظیم مقررات مرکز ملی فضای مجازی اشارهکرده که به گفته او «وظیفهاش رانتزدایی، مبارزه با امضای طلایی و ایجاد فضای رقابتی و شفاف» است، اما خود از اینترنت طبقاتی استفاده میکند. سیاح هیچ توضیحی درباره این انتقادات به خود نداده و در این مدت تنها مردم را به حمایت از تصمیم دولت برای افزایش قیمت بنزین دعوت کرده است.
اما شاید عجیبترین بخش ماجرا به اکانتهایی بازمیگردد که در داخل ایران با سیم کارت سفید علیه جمهوری اسلامی فعالیت میکردند. کسانی که خود را نزدیک به جریان پادشاهی خواه معرفی کرده بودند، اکانتهایی که جدا کردن بخشی از ایران را در پلتفرم ایکس تبلیغ میکردند و اکانتهایی که به تخریب فعالین سیاسی میپرداختند. همین تناقض نشان میدهد که مسئله صرفا برای جمهوری اسلامی توزیع رانت و ایجاد تبعیض نیست، بلکه سیمکارت سفید کارکرد دیگری هم دارد و آن ایجاد و مدیریت نوعی «اپوزیسیون کنترلشده» برای تأثیرگذاری بر فضای سیاسی و روایتسازی است. درواقع بخشی از این اکانتها ابزار ساختن گفتمان و جهتدهی به مناقشات بودند، چیز که بهواسطه آن جمهوری اسلامی به دنبال بیاثر کردن مخالفان یا ترساندن مردم است.
حالا بعد از اعتراضات جمعی در شبکه ایکس برخی از کسانی که از سیمکارت سفید استفاده کردهاند، ازآنچه انجام دادند ابراز پشیمانی میکنند مانند «امیر تنها» از فعالان رسانهای حامی دولت که نوشته است «من به شرافتم قسم میخورم دیگر بدون فیلترشکن در هیچ شبکه اجتماعی فعالیت نکنم و از نهاد مربوطه میخواهم حتما، قطعا و فورا خط بنده را به حالت قبلی و مانند بقیه مردم ایران تبدیل کند از تمامی دوستانی هم که از دست من ناراحت دلخور و ناامید شدم و قول شرف میدم مثل همیشه کنار مردم بمانم.» اما برخی فرار روبهجلو را ترجیح داده و در پاسخ به اعتراضها نوشتند: «قشنگ مشخصه داری میسوزی به تو ندادن بیچاره.»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر