تهران سالهاست که به نماد بحرانهای محیط زیستی در ایران بدل شده است.
به زعم کارشناسان، بحران آب، آلودگی هوا، خطر زلزله، فرونشست زمین و معضل پسماند و زباله این شهر را در سالهای آینده به سوی تخلیه داوطلبانه سوق میدهد.مجموعهای از شاخصهای محیطزیستی نشان میدهد که تهران با بیش از ۹ میلیون جمعیت، به نقطهای رسیده که دیگر ظرفیت تحمل توسعه بیشتر را ندارد. بر اساس دادهها و اظهارات رسمی و کارشناسی، ۵ دلیل میتوانند در سالهای آینده، مردم تهران را به " مهاجرت داوطلبانه " از پایتخت ایران وادار کنند.
۱. بحران آب؛ نزدیکتر از همیشه به صفر آبی
ذخایر آب سدهای ایران در آغاز دومین ماه زمستان ۱۴۰۴ به پایینترین سطح خود در ۵۸ سال گذشته رسید؛ وضعیتی که تامین آب شرب میلیونها نفر و بخشهای حیاتی کشاورزی و صنعت را با خطر جدی مواجه میکند. در حال حاضر، درصد پرشدگی مخازن سدهای کشور فقط در حدود ۳۲ درصد است؛ رقمی که ۲۶ واحد درصد کمتر از مدت مشابه سال آبی گذشته است. بر اساس گزارشها، استانهای تهران، اصفهان، خراسان رضوی، قم، هرمزگان، زنجان، کرمان و مرکزی شدیدترین وضعیت بحران را تجربه میکنند.
در این میان، تهران در موقعیتی ویژه و هشداردهنده قرار دارد. کارشناسان هشدار میدهند که پایتخت فقط چند قدم با “صفر آبی” فاصله دارد؛ زمانی که دیگر امکان تامین پایدار آب وجود نخواهد داشت.
مدیرعامل آبفای تهران طی هفتههای اخیر اعلام کرد که اگرچه میانگین پرشدگی سدهای کشور ۳۲ درصد است، اما چهار سد اصلی تهران فقط ۳ درصد آب دارند و حتی با احتساب سد طالقان نیز ذخایر آبی تهران به ۹ درصد میرسد. کنشگران محیط زیست، این وضعیت را نتیجه همزمان خشکسالی شدید و چند دهه سوءمدیریت ساختاری میدانند.
تهران در لبه بحران؛ هشدار " تخلیه پایتخت "، انتقادها و نظرات کارشناسان
تهران امروز با مجموعهای از عوامل همزمان مواجه است: کاهش شدید بارش، افت ذخایر سدها، برداشت گسترده و رانتی از آبهای زیرزمینی، هدررفت ۲۰ تا ۳۰ درصدی آب در شبکه فرسوده آبرسانی، تشدید حاشیهنشینی و نابرابری در دسترسی به آب، نبود شفافیت در اطلاعرسانی و اختلافنظر در سطح حاکمیت درباره نحوه مدیریت بحران.
در چنین شرایطی، هشدارهایی مانند “امکان تخلیه تهران”، از سوی مسعود پزشکیان، رئيس جمهوری ایران اگرچه هم اکنون اجرایی نیست، اما نشاندهنده ورود پایتخت به مرحلهای است که بحران آب دیگر صرفا یک مسئله زیستمحیطی نیست؛ بلکه به مسئلهای امنیتی تبدیل شده است.
۲. آلودگی هوا؛ بحران دائمی با نسخههای موقت
تهران در پاییز و زمستان امسال، یکی از آلودهترین دورههای خود را پشت سر میگذارد. در بسیاری از روزها، کیفیت هوا برای گروههای حساس “خطرناک” اعلام شده و با این حال، واکنش نهادهای دولتی همچنان به تعطیلیهای مقطعی و تصمیمات واکنشی کوتاهمدت محدود مانده است؛ اقداماتی که نه ریشه بحران را هدف میگیرند و نه مانع تکرار آن میشوند.
یکی از اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی به تازگی از سه برابر شدن تعداد روزهای ناسالم برای همه گروهها در سال جاری خبر داده و اعلام کرده است که حدود ۵۴ هزار مرگ منتسب به آلودگی هوا ثبت شده و آلودگی هوا اکنون در میان پنج علت اصلی مرگ در کشور قرار دارد.
استاندار تهران میگوید ۵۹ درصد آلودگی پایتخت ناشی از منابع متحرک مانند خودروهای فرسوده و موتورسیکلتهاست. این آمار پرسش جدی فعالان محیط زیست و شهروندان را برجسته میکند: چرا با وجود آگاهی کامل از منشأ بحران، اقدام عملی جدی برای نوسازی ناوگان حملونقل انجام نشده است؟ در حال حاضر، ۴ میلیون و ۲۰۰ هزار موتورسیکلت در استان تهران تردد میکنند که بیش از ۷۵ درصد آنها بالای ۲۰ سال عمر دارند و باید اسقاط شوند. این موتورسیکلتها چهار برابر خودروها آلودگی تولید میکنند. با این حال، طرح ساماندهی موتورسیکلتها سالهاست در حد وعدههایی مبهم و محدود به “پایلوت” باقی مانده است.
چطور از سلامت خود در برابر هوای آلوده محافظت کنیم؟
طرح توسعه ریلباسها و گسترش حملونقل عمومی ریلی نیز بارها مطرح شده اما عملاً هیچ تغییر محسوسی در وضعیت تردد روزانه میلیونها خودرو ایجاد نکرده است. نتیجه این وضعیت روشن است: تهران هر سال با اولین موج سرما وارد شرایط اضطرار میشود و پاسخ دولت همچنان همان نسخه تکراری است؛ تعطیلی، هشدار و توصیه. فقدان اجرای سیاستهای کاهش آلودگی و در اولویت نبودن محیط زیست برای حکومت باعث شده که تهران فقط در روزهای اندکی از سال هوایی سالم و قابل تنفس داشته باشد.
۳. فرونشست زمین؛ فرو رفتن آرام شهر زیر پای ساکنانش
به گفته کارشناسان، تقریبا همه مناطق ایران بهجز نواحی حاشیه دریای خزر، به دلیل خشکسالیهای پیدرپی و برداشت بیرویه آبهای زیرزمینی، قربانی یا در معرض پدیده فرونشست زمین هستند.
تهران در سالهای اخیر بهطور خاص با این خطر مواجه شده، اما همچنان این موضوع آنگونه که باید، جدی گرفته نمیشود.
علی بیتاللهی، مشاور سازمان محیط زیست، اعلام کرده که بیشترین نرخ فرونشست کشور در بهرمان رفسنجان با ۴۰ سانتیمتر در سال ثبت شده است. پس از آن، جنوب استان البرز با ۳۵ سانتیمتر، جنوب غرب تهران با حدود ۳۰ سانتیمتر و استانهایی مانند قم، گلستان و خراسان رضوی با ۲۰ تا ۲۲ سانتیمتر در سال قرار دارند.
او همچنین درباره منطقه ۱۸ تهران هشدار داده و نرخ فرونشست این منطقه را بیش از ۲۲ سانتیمتر در سال عنوان کرده است. سازمان آتشنشانی تهران نیز ۱۱ آبان از فروریزش زمین در چیذر تهران خبر داد.
به گفته کارشناسان، برداشت سالانه بیش از ۱۵۰ میلیون مترمکعب آب زیرزمینی در استان تهران، عمدتا از طریق چاههای قانونی و غیرقانونی، عامل اصلی افت شدید سطح آب و بروز فرونشست است. طبق گزارشها، این روند زندگی حدود ۳ میلیون نفر در تهران را به طور مستقیم به خطر انداخته و در صورت تداوم، برخی مناطق شهر در سالهای آینده ممکن است قابل سکونت نباشند.
۴. زلزله؛ شهری آماده فاجعه
تهران روی پهنهای زلزلهخیز قرار دارد، اما آمادگی آن برای مواجهه با یک زمینلرزه شدید، بهشدت پایین است. امیر منصوری، استاد معماری و مطالعات شهری دانشگاه تهران مهرماه سال جاری اعلام کرد که ۵۵ درصد ساختمانها، مدارس، بیمارستانها و مغازههای پایتخت هیچ مقاومتی در برابر زلزله ندارند. برآوردها نشان میدهد اگر زلزلهای ۷ ریشتری در تهران رخ دهد، احتمالا بیش از ۳ میلیون نفر جان خود را از دست خواهند داد.
دکتر مهدی زارع، استاد پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی نیز طی روزهای اخیر در گفتگو با رسانههای داخلی ایران تاکید کرد که پمپاژ گسترده آبهای زیرزمینی میتواند از طریق تغییر تنشها، به تحریک گسلها منجر شود. به گفته او، فرونشست شدید در جنوب و جنوب غرب تهران میتواند فشارهای برشی روی گسلها را افزایش داده و آنها را به آستانه گسیختگی نزدیکتر کند.
در همین حال روزنامه شرق به تازگی از شناسایی دست کم ۱۰ هزار ساختمان ناایمن در تهران خبر داد. این روزنامه به نقل از غزال راهب، رئیس مرکز تحقیقات راه و مسکن و شهرسازی اعلام کرد: «۱۷ درصد این ساختمانها در گرید “دی” با خطر بسیار بالا قرار دارند و ۳۶ درصد در گرید “سی” ارزیابی شدهاند.»
۵. پسماند و زباله؛ شهری که خودش را دفن میکند
ساکنان تهران روزانه ۸ تا ۹ هزار تن زباله تولید میکنند. بر اساس گزارشها، سرانه زباله در برخی مناطق مرکزی از ۴۰۰ کیلوگرم در سال فراتر رفته، اما فقط ۹ تا ۱۱ درصد زباله خشک بازیافت میشود.
بخش عمده زبالهها در سایتهای دفن مدیریتنشده انباشته میشود؛ سایتهایی که باعث آلودگی خاک و آبهای زیرزمینی شدهاند. شیرابههای زباله نیز یکی از منابع مهم آلودگی محیط زیست در اطراف این سایتها هستند. مطابق گزارش اطلس کلانشهر تهران هر فرد به طور متوسط سالانه شش برابر وزن خود زباله تولید میکند و متوسط سرانه زباله تولید شده در تهران ۳۲۰ کیلوگرم است.
به زعم فعالان محیط زیست، تهران از نظر محیطزیستی دیگر ظرفیت توسعه و حتی تداوم وضعیت موجود را ندارد. بحران آب، آلودگی هوا، فرونشست زمین، خطر زلزله و مدیریت ناکارآمد پسماند، همگی نشانههایی هستند از شهری که در حال نزدیک شدن به مرز ناپایداری است؛ جایی که برای بسیاری از شهروندان، مهاجرت داوطلبانه نه یک انتخاب لوکس، بلکه تصمیمی برای بقا خواهد بود
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر