حرام سیاسی برای مردم، حلال سیاسی برای خواص ی
چند هفته پیش، ویدئویی از حرکات موزون زنی در لباس مبدل در جشنی برای کودکان در یکی از پارکهای شیراز منتشر شد. زنی با پوشش عرفی در کنار چند کودک، در فضایی که هیچ نسبتی با تحریک یا بیعفتی نداشت. اما واکنش دادستانی شیراز، فوری و سنگین بود: اعلام جرم، اطلاعیه، تهدید به تعقیب قضایی.
حالا یکی دو روز است فیلمی از مراسم عروسی دختر سردار شمخانی مقام عالیرتبه امنیتی و البته اقتصادی نظام در هتل اسپیناس پالاس تهران پخش شده است؛ مراسمی به اصطلاح مختلط، با موسیقی و رقص، در یکی از مجللترین اماکن پایتخت. در این مورد اما نه خبری از اعلام جرم بود، نه اطلاعیهای از دادستانی، نه حتی پلمپ یا تذکری به آن هتل معروف.
واقعا چرا؟ چرا برای زنی که در پارکی در شیراز چند حرکت ساده برای کودکان انجام میدهد، جرمی در سطح ملی میتراشند و تصویرش را از رسانهها به عنوان مجرم پخش میکنند،
اما برای کسانی که در هتل اسپیناس قواعد مورد قبول خودشان را زیر پا میگذارند، سکوت میکنند؟
اگر قانون حجاب اجباری به دلیل عدم پذیرش اجتماعی و تناقض با حقو بنیادین نامشروع خوانده شده، اجرای گزینشی و طبقاتی آن مهر تایید دیگری بر عدم اعتبار آن نیست؟
با همه این جنجالها و حواشی پیرامون فیلم مذکور عروسی، همگان میدانیم که هتل اسپیناس، یعنی محل برگزاری این جشن، هنوز فعال است، با همان زرقوبرق و همان مشتریان خاص.
یعنی حتی روسریِ نیموجبی مشتری میتواند به ورشکستگی یک خانواده بینجامد. و اما در همان زمان، صاحبان سرمایه و نفوذ در امنترین نقطهٔ شهر، به قول خودشان -قانون- را به تمسخر بگیرند؛ در نظامی که ولیفقیه، بیحجابی را نه فقط «حرام شرعی» بلکه «حرام سیاسی» معرفی کرده است.
به نقل از علما و فقها معروف است که حکومت اگر عدالت را جاری نکند، از شرعیت ساقط میشود. حالا باید پرسید: اگر بیحجابی حرام سیاسی است، پس این همه تبعیض و سکوت در برابر قدرت، چه نامی دارد؟ حلال سیاسی؟
در کتابهای تاریخ مدرسه به ما یاد دادند که مردم ایران در پایان دوران ساسانی، چون از تبعیض طبقاتی به تنگ آمده بودند، دروازههای شهر را به روی مهاجمان عرب گشودند و دین آنها را نیز پذیرفتند، یعنی هم پذیرای تهاجم نظامی و فیزیکی شدند و هم روایت فرهنگی مهاجمان! و به ما آموختند که باید بر آن نیاکان خود ببالیم.
اینک همان مردمی که این تاریخ را در مدرسه خواندهاند، وقتی میبینند که در کشورشان قانون برای فقیر سخت و برای صاحب قدرت نرم است، با مشاهده این سطح از تبعیض و ریاکاری چه فکری میکنند؟ چه واکنشی از آنها باید انتظار داشت؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر