۱۴۰۴ تیر ۷, شنبه

دلنوشته محمد علی از یاوه گویان سیما

 .......... آغل




محمد  نوشت:
▫️اول صبحی از خودم پرسیدم: در یک کشور توسعه یافته، در یک جهانِ رسانه‌ای و علمی شایسته سالار، فردی در قد و قواره‌ی وحید جلیلی، می‌توانست چه شغل و منصبی داشته باشد؟ شما هم از خودتان پرسیدید؟

▫️بدون تعارف بگویم؛ وحید تا اینجای کار، نشان داده که اگر یک بخش خبری زنده‌ی نیمساعته با چند دبیر و ویراستار و مترجم و گوینده را با یک فرجه‌ی آماده‌سازی هشت ساعته در اختیارش بگذاری، آن چه که در آخرین ثانیه‌ها به پخش زنده می‌رسد، یا سیمای عرق کرده‌ی خود اوست که نتوانسته خبرها را آماده کند و شخصا روی آنتن آمده تا تفلسف کند، یا نهایتا کار به پخش برفک می‌کشد! لذا می‌توان پیشبینی کرد که اساسا در یک کشور توسعه یافته، وحید جلیلی با همین مختصات فکری و همین مشخصات ظاهری، باید به مشاغل دیگری می‌اندیشید.

▫️بیایید یک بار دیگر، آن چند لحظه را با هم مرور کنیم و با کند و کاو فضای پیرامونیِ آن واژه‌ی غریبِ «آغل»، جهد کنیم بفهمیم که اساسا چه شد این واژه بر زبان او جاری شد.

▫️وحید، به ظاهر آمده بود در فضای پساجنگ، افاضاتی بفرماید حول محور سپاس و قدردانی از ملت ایران که در آن روزها و شب‌های سخت، نجیبانه رفتار کردند. اما نمی‌دانم چرا و به چه دلیل، وحید به یک باره، سپاه صهیون و آمریکن رها کرد و گریبان سکولارها را گرفت!

▫️کاش آن سخنان، صحنه‌ای از بازی فوتبال یا رقابت دوومیدانی سرعت یا پلانی از یک فیلم جنگی بود. می‌توانستیم دو سه بار فیلم را عقب و جلو کنیم و بفهمیم توپ از کجا آمد، گلوله از کدام سو شلیک شد یا احیانا نوک دماغ یک دونده، زودتر از خط پایان گذشت یا دیرتر. ولی متاسفانه صحنه‌ی افاضات وحید، هیچکدام از اینها نبود و امکانات دنیای علم، طب، هوش مصنوعی، عصب شناسی و مهارت‌های ذهن خوانی،هنوز به جایی نرسیده که بتوانیم ذهن آن ناطق فاضل را بخوانیم و بفهمیم که سکولارهای مادرمرده از کجا آمدند و چه شد که او شمشیر از نیام درآورد و به آنها تاخت.

▫️باور کنیم به کار بردن واژه‌ی «آغل» در آن توضیحات موهن، بیش از آن که آزاردهنده‌ی روح و روان یک جامعه‌ی به تازگی از خطر جنگ رسته باشد، معرف بسامدهای زبانی، پسزمینه‌های ذهنی و نشانه شناسی فرهنگی خاصی است که در شرایط عادی، چیزی فراتر از یک گاف و بی‌ادبی است. این کشور، در حالت عادی هم، آلام و مشکلات بسیار دارد. شایسته نیست وقت کشور با چنین الفاظی تلف شود و فضای نزاع لفظی به جایی برسد که در یک سو، کسی تصور خاص از یک جامعه را آغل بداند و طرف مقابل هم برای کل انداختن، به ابو سیف فرغانی و زاکانی و دگران پناه ببرد. اگر وحید جلیلی با وجود تمام این استدلال‌ها، هنوز هم تمایل به دفاع از فرمول قیمه و ماست دارد، بهتر است اصلا یک شبکه‌ی ویژه به او اختصاص داده شود تا صرفا مخاطبین خاص خود را سرگرم کند.
.......چه باید گفت به این دیوونه ها .....

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بیکاری کارگران ایرانی

افزایش بیکاری کارگران  افزایش بیکاری کارگران ایرانی؛ تبعات اقتصادی در سایه جنگ احتمالی با اسرائیل در پی تشدید تنش‌ها و احتمال وقوع درگیری...