اثرات جنگ بر کدام گروهها بیشتر است؟ /مردان بیشتر کشته میشوند، زنان در معرض تبعات طولانیمدت جنگ هستند /برخورد با مهاجران غیرقانونی باید انسانی باشد
▫️این جنگ ۱۲ روزه میتواند به فرصتی برای بازاندیشی و درانداختن طرحی نو در اداره کشور تبدیل شود تا به سمت رفاه، پیشرفت اقتصادی، برابری و آزادیهای اجتماعی حرکت کنیم و از تبعات منفی آن در امان باشیم. فراموش نکنیم که ما دهههاست در این وضعیت بیثباتی هستیم و کل هستی و حیات اجتماعی ما تحت تأثیر قرار گرفته است. این جنگ میتواند فرصتی برای پایان بحران باشد.
▫️گروههایی که در نظام اجتماعی سلسلهمراتبی جایگاه پایینتری داشتهاند و از قدرت و منابع کمتری بهرهمند بودهاند، تبعات سنگینتری را در جنگ متحمل میشوند. کارگران، تهیدستان، زنان، کودکان، سالمندان و افراد دارای معلولیت کسانی هستند که بیشتر آسیب میبینند. جایگاه و اهمیتشان نسبت به قبل کمتر میشود و روند احقاق حقوقشان مشکلتر میشود.
▫️ مردان در جنگ بیشتر کشته میشوند اما زنان بیشتر در معرض تبعات طولانیمدت جنگ هستند. جنگ گفتمان مردسالاری را تقویت میکند و حقوق زنان را به حاشیه میبرد و زنان را منفعل و آسیبپذیر میکند. جنگ ستم جنسیتی را توجیه و تشدید میکند. باعث میشود زنان حداکثر در نقش قربانی ظاهر شوند.
▫️از طرفی بحران اقتصادی و فقر و بیکاری که بعد از جنگ تشدید میشود، وضعیت زنان را بدتر میکند. از آنجا که زنان بیشتر در بازار کار ثانویه مشغول کارند، با هر بیثباتی و بحران زودتر مشاغلشان را از دست میدهند و امکانات کمتری برای احیای کسبوکارشان دارند. بیکار شدن زنان را فقیرتر میکند و آنها را در معرض فقر و تبعاتش قرار میدهد.
▫️کارگران و زحمتکشان در هر فاجعه و بحران اجتماعی مثل سیل، همهگیری ویروس کرونا و جنگ بیش از سایر طبقات در تنگنا قرار میگیرند و درگیر تبعاتی مثل فقر و بیکاری میشوند. وقتی بنا به شرایط جنگی کار و تولید متوقف میشود، اولین آسیب متوجه کارگران میشود که کل زندگیشان تعلیق میشود. هم حال و هم آیندهشان تحت تأثیر قرار میگیرد.
▫️در واقع در شرایطی که امنیت و بقا در خطر است، معیشت به درجه دوم اهمیت سقوط میکند و کارگران برای اولیهترین نیازهایشان با مشکل مواجهاند. از طرفی کارفرماها با استفاده از شرایط پیشآمده جنگی میتوانند حقوق کارگران را پایمال کنند. این وضعیت بهخصوص در مورد کارگرانی که مشمول قانون کار نمیشوند آسیبزاتر است. برای همین لازم است شرایط کارگران مدنظر قرار گیرد و از حمایتهای لازم مثل پرداخت حقوق بیکاری برخوردار شوند.
▫️مهاجرت یک واقعیت جهان امروز است، ناامنی، بحران اقتصادی و جنگ افراد را مجبور به ترک سرزمینشان میکند. حضور مهاجران بنا به شرایط ممکن است فرصت یا تهدید قلمداد شود. در ایران از مهاجران بهعنوان نیروی کار ارزان و مطیع استفاده میشود ولی قائل به اعطای هیچ مزایای اجتماعی به آنها نیستند. یعنی عملاً تفاوتی بین مهاجر قانونی و غیرقانونی وجود ندارد. پروژه طرد همه آنها را درگیر کرده است. این در حالی است که انتظار میرود تدابیری اتخاذ شود که مهاجرت به طریق قانونی امکانپذیر باشد و مهاجرانی که فرایند قانونی اقامت را طی کردهاند از حقوق اجتماعی برخوردار شوند.
▫️جنگ موجب میشود، اولویتهای جامعه تغییر کند و ما را به نقطه صفر در زندگی اجتماعی برساند. یعنی امنیت و بقا به دغدغه و نگرانی اصلی جامعه تبدیل میشود و سایر وجوه زندگی کمرنگ میشود. در چنین وضعیتی بسیاری از موضوعات و مسائل که پیشتر برای جامعه اهمیت داشتند از اولویت خارج و به خواستههایی لوکس و نامتناسب با شرایط جنگی تبدیل میشوند. جامعهای که با جنگ و تهدید روبهروست از پیشرفت و رفاه باز میماند و ارزشها و روابط اجتماعی و فرهنگ آن آسیب میبیند.
▫️مهمترین کار دور کردن سایه جنگ از سر کشور و اتخاذ رویکردی است که کمترین آسیب را به جامعه وارد کند. هرچه جنگ و تهدید جنگ بیشتر طول بکشد آسیبهای اقتصادی و اجتماعی آن بیشتر خواهد بود و همبستگی و صبر و تحمل و تابآوری مردم نیز کمتر خواهد شد. بنابراین لازم است با رویکرد عقلانی و محاسبه آسیبهای ناشی از جنگ و در نظر گرفتن مصالح و منافع جامعه به سمت پایان دادن به وضعیت جنگ و ناامنی گام برداشته شود.
▫️تجربه جامعه ایران نشان داده که اولین گامها برای گشایش در وضعیت کنونی میتواند اثرات قابل توجهی داشته باشد. یعنی همینکه جامعه اطمینان مییابد که دیپلماسی دارد جایگزین جنگ میشود، پاسخهای مثبت ظاهر میشود و آرامش نسبی برقرار میشود. جامعه منتظر شنیدن خبر حل مسائل با دیپلماسی و پرهیز از مناقشه نظامی است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر