۱۴۰۴ آذر ۶, پنجشنبه

، قطعنامه‌ای در محکومیت نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی


کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل متحد در تازه‌ترین نشست خود، قطعنامه‌ای در محکومیت نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران به تصویب رساند 



این قطعنامه با استناد به گزارش‌های متعدد بین‌المللی، نسبت به ادامه سرکوب اعتراضات مدنی، بازداشت‌های خودسرانه، محدودیت آزادی بیان و فشار بر فعالان مدنی و سیاسی ابراز نگرانی جدی کرده است.
در این قطعنامه همچنین از دولت ایران خواسته شده است که به تعهدات بین‌المللی خود در حوزه حقوق بشر پایبند باشد و شرایط لازم برای رعایت آزادی‌ها و حقوق بنیادین شهروندان را فراهم آورد. تصویب این قطعنامه بار دیگر جایگاه ایران در عرصه حقوق بشر را زیر ذره‌بین جامعه جهانی قرار داده و توجه افکار عمومی بین‌المللی را به وضعیت حقوق بشر در کشور جلب کرده است.


بهاییان در کانون دشمن تراشی حکومت


 بهاییان در کانون دشمن تراشی حکومت



در طول بیش از چهار دهه گذشته، یکی از گروه‌هایی که بیشترین فشار، محدودیت و برچسب‌زنی را از سوی ساختارهای رسمی تجربه کرده‌اند، شهروندان بهایی ایران بوده‌اند. این وضعیت نه پدیده‌ای تازه، بلکه ادامه‌ای از روندی طولانی است که از دهه‌ها پیش در فضای سیاسی و اجتماعی ایران شکل گرفته و هر بار با شدت و ضعف متفاوتی بازتولید شده است. پرسش اصلی اینجاست:

  چرا بهاییان همواره یکی از اهداف اصلی دشمن‌تراشی در روایت رسمی حکومت بوده‌اند؟

عدم اطمینان به صندوق بازنشستگی

 

صندوق‌های بازنشستگی در تنگنای اعتماد و تعهد/  

در سال‌های اخیر، وضعیت صندوق‌های بازنشستگی، به‌ویژه صندوق ذخیره‌ی فرهنگیان و عملکرد سازمان تامین اجتماعی، توجه بسیاری از پژوهشگران، فعالان اجتماعی و اعضای این صندوق‌ها را به‌خود جلب کرده است. اهمیت این موضوع نه‌تنها در ابعاد نظری، بلکه در حیطه‌ی عملی نیز ملموس است، زیرا پیامدهای بحران‌آفرین آن، پایداری مالی بازنشستگان و اعتماد بین‌نسلی را به‌گونه‌ای مستقیم و چشم‌گیر تحت تاثیر قرار می‌دهد. بحران صندوق‌های بازنشستگی، ناشی از کسری منابع، مدیریت ناکارآمد، ضعف شفافیت و فقدان نظارت دقیق است و این امر باعث کاهش اعتماد عمومی و ایجاد نگرانی بین‌النسلی شده است. این مقاله می‌کوشد تحلیلی جامع از بحران صندوق‌های بازنشستگی ارائه دهد، صندوق‌هایی که اساساً برای تضمین امنیت دوران سالمندی کارگران، معلمان و سایر مزدبگیران تاسیس شدند، اما امروز خود به کانون بی‌اعتمادی و ناکارآمدی تبدیل شده‌اند.

ازدواج کودکان مصداق بهره‌کشی جنسی و نقض حقوق اساسی آنان است

 

چرا ازدواج کودکان مصداق بهره‌کشی جنسی و نقض حقوق اساسی آنان است؟



چرا ازدواج کودکان مصداق بهره‌کشی جنسی و نقض حقوق اساسی آنان است؟
ازدواج کودکان نقض مسلم حقوق بنیادین آنان است، زیرا کودک نه توان جسمی و روانی برای تصمیم‌گیری دارد و نه «رضایت» او از نظر حقوقی معتبر است. طبق ماده ۱ پیمان‌نامه حقوق کودک، همه افراد زیر ۱۸ سال نیازمند حمایت ویژه‌اند. واداشتن کودک به ازدواج، او را در موقعیتی بدون امکان مخالفت یا دفاع از خود قرار می‌دهد و عملا 
ماهیت بهره‌کشانه دارد.

معرفی کتاب صدای آزادی

 

صدای آزادی 


 معرفی کتاب: «صدای آزادی»

۲۵ نوامبر مصادف با ۵ آذر، روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان است. این‌روز، نخستین‌بار توسط سازمان ملل متحد در سال ۱۹۹۹ به‌عنوان یک مناسبت بین‌المللی شناخته شد و هدف آن، افزایش آگاهی عمومی درباره‌ی خشونت علیه زنان و دختران و تلاش برای پایان‌دادن به این‌معضل جهانی است؛ گرچه، آمار خشونت علیه زنان در جهان و به‌خصوص در کشورهای خاورمیانه، بسیار بالا است. بر اساس آن‌چه خبرگزاری «هرانا» اعلام کرده است، در شش‌ماه ابتدای سال جاری، دست‌کم ۷۸ زن و دختر در ایران، به‌دلایل مختلفی اعم از دلایل ناموسی توسط اعضای خانواده خود و یا مردان دیگر در ۴۴ شهر کشور به‌قتل رسیده‌اند.

این آمار در کشور افغانستان بسیار بیش‌تر است. بر اساس یافته‌های رسانه‌ی «راوی زن»، در جریان یک‌سال گذشته (از آگوست ۲۰۲۳ تا آگوست ۲۰۲۴) نزدیک به دوهزار مورد خشونت علیه زنان در افغانستان اتفاق افتاده است. قتل، ازدواج اجباری، تجاوز جنسی، ازدواج زیر سن، شلاق خوردن، آسیب‌دیدن و محرومیت از حق ارث، از موارد بارز خشونت علیه زنان است. (۱

گوشه‌ای از روایت‌های واقعی از زندگی زنان افغانستان، از دردها، امیدها و آرزوهای آنان در دوران معاصر، ظلم‌هایی که در طول تاریخ بر آن‌ها شده و آن‌چه را که طالبان بر آنان روا داشته، در قالب داستان‌هایی کوتاه، می‌توان در کتاب «صدای آزادی» به قلم محمدآصف سلطان‌زاده نویسنده‌ و زینب انتظار نویسنده، خبرنگار و کارگردان سینما خواند. داستان‌های این‌مجموعه عمدتاً به مسایلی هم‌چون عشق، فقر، مهاجرت، خشونت و آرزوهای ساده‌ی انسانی می‌پردازند. سلطان‌زاده و انتظار از طریق شخصیت‌های داستان‌هایشان، صدای مردم عادی افغانستان را به‌گوش مخاطبان می‌رسانند. سبک نوشتاری این‌کتاب به‌گونه‌ای است که با جزئیات و توصیفات دقیق، حس همدلی و نزدیکی را در خواننده ایجاد می‌کند. نویسندگان، با بیان سرگذشت شخصیت‌هایی که در پیچ و تاب حوادث تاریخی و اجتماعی قرار دارند، تصویری واقع‌گرایانه از وضعیت افغانستان به خوانندگان ارائه می‌دهند و با زبانی ساده و بی‌پیرایه، چالش‌های جامعه‌ی افغانستان را به‌تصویر می‌کشند. نویسندگان تلاش کرده‌اند تا صدای زنان افغانستان را بازتاب دهند؛ صدایی که اغلب در سایه‌ی هیاهوی جنگ‌ها و تحولات سیاسی نادیده گرفته می‌شود. در این کتاب، از زنانی که در راه آزادی دستگیر شده‌اند و از قوانین زن‌ستیزانه‌ای که طالبان بنا نهاده و برای حکومت بر مردم از آن بهره می‌گیرد، می‌خوانیم

به بخشی از این ممنوعیت‌های طالبانی علیه زنان نگاهی می‌اندازیم: «شیشه‌های تمام پنجره‌های منازل مسکونی باید رنگ‌آمیزی یا پرده کشیده شود تا زنان ساکن خانه از دید رهگذران در امان باشند. عکاسی و نمایش تصاویر زنان در رسانه‌ها ممنوع است. رفتن زنان به پارک‌های زنانه ممنوع است. تحصیل دختران بالای هشت سال ممنوع است. دوچرخه‌سواری و موتورسیکلت برای زنان ممنوع است، حتی اگر با محرم باشند. حضور زنان بر پشت پنجره‌ها و بالکن خانه‌ها ممنوع است. اشتغال زنان در محل کار مختلط با مردان و کلاً اشتغال زنان ممنوع است. سوارشدن زنان در تاکسی‌ها بدون محرم ممنوع است». نویسندگان در بخش دیگری از کتاب می‌نویسند: «به‌طور قطع باور دارم که زنان در دنیا سکان تغییرات سیاسی و فرهنگی را به‌دست گرفته‌اند و زنان افغانستان نیز این‌مهم را در سرزمینی با فرهنگ مردانه، به‌شدت محافظه‌کار و مقاوم در برابر تغییر، به‌عهده خواهند گرفت. مردان دنیا خسته از کار در اتاق‌های فکری سیاسی جهانی و گمشده در پیچ‌وخم دیپلماسی میان کشورها، از یافتن راه‌حل مشکلات بشری مایوس شده‌اند، جنگ می‌آفرینند و از مدیریت آن ناتوان می‌شوند. از این پس زنان تحولات و انقلاب‌ها را رقم خواهند زد و صدای آزادی، این‌بار زنانه است». (۲)

«صدای آزادی» اثری است که با تلفیق عناصر بومی و جهانی، تصویری واقع‌گرایانه و هنری از شرایط اجتماعی و فرهنگی افغانستان ارائه می‌دهد و خوانندگان را به دنیای پرچالش و دردناک این‌جامعه نزدیک 

دکلی در کار نبود، ۸۷ میلیون دلار پول نفت را بلعیدند

  افشاگری  طباطبایی وکیل پرونده دکل گمشده فاش کرد:


دکلی در کار نبود، ۸۷ میلیون دلار پول نفت را بلعیدند
 

)

ماجرای دکل گمشده؛ ۸۷ میلیون دلاری که بر باد رفت

پرونده‌ای که در رسانه‌ها با عنوان «دکل نفتی گمشده» منتشر شد، یکی از جنالی‌ترین نمونه‌های سوءمدیریت و فساد در صنعت نفت ایران است. روایتی که از آن با عباراتی چون «دکلی که هرگز وجود ندارد» و «۸۷ میلیون دلار بلعیده‌شده» یاد می‌شود. این پرونده نه‌تنها افکار عمومی را به خود اختصاص می‌دهد، بلکه یکی از نمادهای ناکارآمدی ساختارهای نظارتی و آسیب پذیری اقتصاد به نفت است. تبدیل لیز.

در گذشت هنرمند گیلانی نیم قرن فعالیت

 ناصر مسعودی، خواننده‌ی بزرگ و مردمی گیلان و ایران، پس از چند ماه بیماری و بر اثر کهولت سن در بیمارستان آریای رشت درگذشت.




ناصر مسعودی متولد ۵ فروردین ۱۳۱۴ در محله‌ی صیقلان رشت بود. او در سال ۱۳۲۸ همراه خانواده به تهران مهاجرت کرد و مدتی نزد علی‌اکبرخان شهنازی به شاگردی مشغول شد. سپس در سال ۱۳۳۴ به گیلان بازگشت و در رشته‌ی تئاتر فعالیت کرد.

، قطعنامه‌ای در محکومیت نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی

کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل متحد در تازه‌ترین نشست خود، قطعنامه‌ای در محکومیت نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران به تصویب رساند  این ق...